غمكده تنهايي هاي من
تنها دوستم تنهاييه
چرا فرار ؟ چرا چتر ؟ تنها آدم های آهنی در باران زنگ می زنند ! باران کمی آهسته تر ، اینجا کسی در خانه نیست من هستم و تنهایی و دردی که نامش زندگیست ! فریاد دل بی قرارم میبارد روی گونه هایم شبای بی توبودن عاشقانه تنها بودن می گذره اما به سختی ... می گذره اما به سختی درگیر خاطراتتم هنوز تو فکر و یادتم
Power By:
LoxBlog.Com |