به دلتنگی هایمـــ دست نزن

می شکند بغضــمـــــ یک وقت !!

آنگاه غرقـــــ می شوی

در سیلابـــــ اشکهایی که

بهانه ی روانــــــ شدنش هستی …





از دل نوشته هایم ساده نگذر

به یاد داشته باش

این « دل نــوشــته » ها را

یک « دل » نوشته …!

تمام برگ های دفترم تمام شد
قلمم به پایان رسید
دستم سست شد
چه سرمشقی دادی به من …؟
هنوز هم می نویسم :
” دل دادن خطاست



دلم برای سادگی ام میسوزد
وقتی
دستانت را برایم مشت میکنی
میپرسی: گل یا پوچ ؟
در دلم میگویم : دستهای تو . . .



گاهـــی آنقـــدر دلـــم از زندگـــی سیـــر میشود
که میخـــوام تا سقفـــ آسمان پـــرواز کنـــم
و روی آن دراز بکشـــم
آرام و آســـوده !
مثـــل ماهـــی حوض مان
که چنـــد روزیـــست روی آبـــــــ است …!


برای خودت زندگی کن

کسی که تو را”دوســـــت” داشته باشد…

با تو “می ماند”

برای داشتنت “می جنگد”

اما اگر دوستت نداشته باشد با هر بهانه ای میــــــــرود

چقدر تلخ است بعد از سال ها…
انتظار…
نبمه گمشده ات را…
کامل بیابی…